گالیم آرسنید، ژرمانیوم و سیلیسیم از عناصر و مواد نیمههادی (نیمه رسانا) متداول مورد استفاده در تراشهها هستند؛ به همین دلیل به صنعت طراحی و تولید تراشه، «صنعت نیمههادی» گفته میشود. برای مثال، سیلیسیم در ساخت مدارهای الکترونیکی و گالیم آرسنید در ساخت سلولهای خورشیدی، دیودهای لیزر و… به کار میروند. نیمه هادیها میتوانند در شرایط خاصی برق را انتقال دهند. این خاصیت منحصر به فرد، آنها را به موادی عالی برای هدایت الکتریسیته به صورت کنترل شده تبدیل میکند. همین ویژگیهای خاص نیمههادیها، منجر به تولید صنایع ویژه و فناوریهای هایتک شده است و از این رو کسی میتواند در صنعت هایتک فعالیت کند که به فناوری تراشهها (نیمههادیها) دسترسی داشته باشد. از منظر سیاسی، نیمههادیها اعطاء کننده قدرت به دارنده این صنعت محسوب میشوند که وابستگی دیگر کشورها به کشور دارندهی صنعت تراشه را به همراه میآورد و همچنین عاملی برای تداوم برتری قدرت در نظم اقتصادی محسوب میشود. در این پژوهش اندیشکده بروکینگز بررسی خواهد شد که نقش نیمههادیها (تراشه ها) در روابط ژئوپلیتیک آمریکا و چین چگونه است؟ چه استراتژی جهت موفقیت آمریکا در رقابت ژئوپلیتیک حوزه نیمههادیها میتوان پیشنهاد داد؟ این استراتژی چه بایستهها و شرایطی خواهد داشت؟ یافتهها در سالهای اخیر رقابت بین ایالات متحده و چین، بهویژه در زمینه فناوری، شتاب بیشتری گرفته است. چین قصد دارد از ایالات متحده پیشی بگیرد، درحالیکه ایالات متحده به دنبال حفظ موقعیت خود است. نیمههادیها یا همان تراشهها، بهعنوان یک جزء اساسی اقتصاد امروز، نقش مهمی را در رقابت ایالات متحده و چین ایفا میکنند. وصف استراتژیک و هایتک بودن این فناوری و نقش آن در اعطای جایگاه برتر به تولیدکننده محصولات فناوری، موجب تبدیلشدن آن از فناوری برتر صرف به یک فناوری ژئوپلیتیک شده است و از همین روست که نیمههادیها[۱] شریان حیات اقتصاد دیجیتال محسوب میشوند و موجبات شکلگیری چالشهای سیاسی بین کشورها را…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.