ولادیمیر پوتین به دنبال برچیدن نظم فراآتلانتیکی و جهانی به رهبری ایالات متحده است تا روسیه بتواند قدرت بیشتری را در سطح منطقهای و بینالمللی اعمال کند. مسیرهای او برای دستیابی به قدرت بیشتر بر اساس استراتژی و تاکتیکهای انقلاب مستمر علیه نظام غربی، ضرورت بحران و تنش مداوم با غرب، پذیرش جنگ به عنوان وسیلهای برای انباشت قدرت بیشتر در خارج از روسیه و حفظ قدرت در داخل این کشور بنا شده است. جنگ ولادیمیر پوتین علیه اوکراین بیش از یک جنگ گسترده بر سر قلمرو، فرهنگ و تاریخ است. باید جنگ او علیه اوکراین در راستای فشار و حمله روسیه به سیستم جهانی غرب به رهبری ایالات متحده فهم شود. جنگ روسیه یک جنگ حساب شده است. هدف این جنگ شکست اوکراین، پایان دادن به تلاش اوکراین برای تأمین دموکراسی خود در نهادهای غربی و جرقه زدن، تسریع و گسترش تضعیف نظم امنیتی به رهبری ایالات متحده پس از جنگ جهانی است. در یک تقاطع تاریخی درک شده، پوتین به دنبال برچیدن نظم فراآتلانتیکی و جهانی به رهبری ایالات متحده است تا روسیه بتواند قدرت بیشتری را در سطح منطقهای و بینالمللی اعمال کند. مسیرهای پوتین برای دستیابی به قدرت بیشتر بر اساس استراتژی و تاکتیکهای انقلاب مستمر علیه نظام غربی ساخته شده است. انتخابهای او برای در پیش گرفتن این مسیر، خطرات قابل توجهی برای امنیت فراآتلانتیک و جهانی در دهه پیش رو دارد. انقلاب علیه نظم غرب سالهای آخر قدرت پوتین با دو الگوی همزمان مشخص شده است: برچیدن مرحله به مرحله دموکراسی و آزادی در داخل روسیه و رد مرحله به مرحله غرب، ارزشهای دموکراتیک و نهادهایی که از آنها حمایت میکنند. این یک تصادف نیست. این فرآیندها به هم مرتبط و وابسته هستند. سیستم غربی چالشی برای اقتدار خودکامه پوتین است و اعمال قدرت روسیه غیر دموکراتیک در خارج را محدود میکند. اطلاعات نادرست…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.