یکی از اساتید در کنفرانسی اخیر، با اشاره به شرایط ناپایدار شدید و ماده ۱۸ کنوانسیون حقوق بشر، گفت: «وقتی گرسنه هستید، زمان صحبت کردن از آزادی وجدان، اندیشه یا باور نیست، فقط باید سیر شوید.» وقتی یک بحران ناگهانی رخ میدهد، زمان کافی وجود ندارد، اما این نیز درست است که فرآیندهای بشردوستانه میتوانند و باید حول حاشیه نشینی و مذهب یا باور برنامهریزی شوند. در آستانه روز انتخابات، این چیزی است که دولت بعدی بریتانیا باید در برنامههای کمکهای خارجی آینده خود در اولویت قرار دهد. سخنان این استاد به شدت یادآور استدلالی مشابه بود که ۲۰ سال قبل در کنفرانس دیگری شنیده بودم، جایی که ایده توجه به تأثیر متفاوت بحرانهای بشردوستانه بر زنان و مردان به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. درست است که در لحظات بحران غیرمنتظره، اغلب زمانی برای برنامهریزی یا موعظه وجود ندارد. با این حال، در بسیاری از موارد دیگر، سیاستگذاران و شرکای میدانی زمان کافی برای برنامهریزی مداخلات بشردوستانه دارند و چنین فرآیندهایی باید آگاهانه اطمینان حاصل کنند که افراد حاشیهنشین که احتمالاً بر اساس جنسیت، مذهب، قومیت یا هر شناسه دیگری طرد میشوند، در نظر گرفته شوند. پرداختن به نابرابریهای مذهبی: سیلهای فاجعهباری را در نظر بگیرید که در نوامبر ۲۰۲۰ به پاکستان ضربه زد. واکنش اولیه، با توجه به مقیاس ویرانی، این بود که اطمینان حاصل شود کمکها در اسرع وقت به قربانیان برسد. با این حال، این همچنین بستری بود که در آن تفاوتهایی در میزان خسارت و در منابع، هم مادی و هم غیرمادی، برای مقابله وجود داشت. بدترین مناطق آسیبدیده، استان سند و بلوچستان بودند. استان سند و بلوچستان دو منطقهای بودند که در آنها جمعیتهای به حاشیه رانده شده بر اساس تقاطع مذهب، کاست یا طبقه، از نمایندگی متناسب بالاتری برخوردار بودند. در مورد یک مسلمان شیعه، آنها به دلیل تفاوت با اکثریت مذهبی جریان…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.